تا کنون چند بار نوشته هایی بر مطالب دوستان نوشته ام اینجا و اینجا می توانید بخوانیدشان مطلب طهارت و تمیزی را که نویسنده اندیشمند و عزیز صاحب وبلاگ وزین لبگزه برادر حجة الاسلام سید محمدرضا واحدی نوشته اند را خواندم ، هر چند پاسخ در زمینه فلسفه احکام بود و مطلبی کامل در این زمینه اما قبل از پرداختن به فلسفه احکام که مطالعه متون اسلامى - قرآن و احادیث پیامبر (ص) و ائمه (ع) و گفتگوهاى اصحاب و یاران آنها - نشان مىدهد که همواره بحث از فلسفه احکام در میان آنها رایج بوده است و باید هم چنین باشد؛ زیرا روش قرآن را یک روش استدلالى و منطقى آزاد مىدیدند و به خود حق مىدادند در مباحث مربوط به احکام نیز از این روش استفاده کرده و سوال از فلسفه حکم کنند. اصولا اسلام خدا را چنین معرفى مىکند: وجودى است بى نهایت از نظر علم و قدرت و بى نیاز از همه چیز و همه کس و همه کارهاى او روى حکمت خاصى است - چه بدانیم و چه ندانیم - عبث و لغو و لهو در کار او راه ندارد و پیامبران را براى تعلیم و تربیت و دعوت به سوى حق و عدالت فرستاده است.
چنین معرفى از «خدا» ما را به سوال از فلسفه احکام و اسرارى که طبعا در زندگى و سعادت و سرنوشت ما دارد تشویق مىکند به علاوه در احادیث پیامبر (ص) و ائمه هدى (ع) نیز موارد بسیار زیادى دیده مىشود که پیشوایان اسلام بدوا یا پس از پرسش مردم، به ذکر اسرار و فلسفه احکام پرداختهاند و کتاب معروف علل الشرایع تالیف محدث بزرگوار مرحوم شیخ صدوق - همان طورى که از نامش پیداست - مجموعهاى از این گونه اخبار و مانند آن مىباشد در این صورت با اشباع کردن عقل و روح انسان، احکام را داخل در زندگى او و جزء ضروریات و نیازمندیهاى وى مىسازد که نه تنها به عنوان تعبد خشک، بلکه به عنوان یک واقعیت شناخته شده از آن استقبال خواهد کرد می توان حداقل نگاهی به فرهنگ نگاره ای نمادها در طول اسطوره و تاریخ داشت که آب همواره سمبل تطهیر بوده و البته این امر نه به قصد انطباق فلسفه احکام اسلام بر این باورها بلکه برای ارائه دادن مطلبی جامع تر با هدف بررسی مساله طهارت و آب صورت می گیرد.
آب عنصر نخستین که همه چیز از آن آفریده شده ، این توده بی شکل ، آب سمبل تطهیر است. در بیشتر ادیان و آئین ها چه توحیدی چه غیر توحیدی، طهارت با آب انجام می شود از آن جا که طهارت یعنی بازگشت به پاکی ،آب ، نماد نوزایی هم است به عنوان مثال در طهارت آئینی مسلمانان در نماز یومیه با آب ( نماد پاکی) وضو می کند و برای مسلمان آب نماد زندگی نیز هست ؛ آب حیات که در ظلمات مکشوف می شود و دوباره زنده می کند . در سوره کهف ، آن ماهی که در ملتقای دو دریا پرتاب شده بود (قرآن 63 و 61 :18) وقتی در آب غوطه خورد ، دوباره زنده شد . این نماد گرائی از مضمون عرفانی برخوردار است ، مضمون غوطه خوردن در چشمه جاودانگی .آیه : و چون به هم آمد دو دریا رسیدند ، ماهی خویش را فراموش کردند آنجا ، وماهی را دریا گرفت و در آب شد و ماهی در آب راه خویش گرفت ، راه گرفتنی شگفت ؛ آب مقدس مسیحیان ، یا معنایی که برای غسل تعمید در نظر دارند که شناور شدن در آب برای خروج از آن ، به معنای بازگشت به مبدا است راه یافتن به مخزنی عظیم از نیروی بالقوه ، وگرفتن نیروئی تازه ازآن ، مرحله موقتی است که به مرحله ای پیش رونده از زندگی دوباره منتهی می شود ، در ژاپن ، جویی در آئین دائو ، لائو دو سو درهند .
در آسیا آب شکل جوهری ظهور ، اصل حیات وعنصر تولد دوباره جسمانی وروحانی است ؛ نمای خلوص ، حکمت ، برکت وفضیلت است . گرایش مایع به انحلال است ودر انجماد به یکپارچگی می رسد ؛ به سوی لجه جریان یابد ، روبه پائین ، یعنی گرایش آن به تمس خواهد بود وچنانچه افقی جاری شود گرایش آن به رجس خواهد بود ..در تبت آب نماد بیعت است و عهدی که سالک می کند .در یهود و مسیح آب نماد اصل آفرینش است .مم ( میم ) عبری نشانه آب موثر است ، نشانه مادر و زهدان است .آب سرچشمه زندگی ومرگ است . اکثر آئین های مذهبی ، پیرامون چشمه ها متمرکز هستند ( مثل آب زمزم ) همه زیارت گاهها برای خود آب وچشمه ای دارند در قرآن ، آب متبرک که از آسمان فرود می آید علامتی الهی است ، در باغهای بهشت چشمه ها و جویهای آب فراوان است اما، آبهای زیاد نشانه خشم خداوندی است ؛ رود نیل موسی را هدیه می کند وفرعون را در آن غرق می کند . آبهای متلاطم نماد رنج اند. درباره نمادهای دیگری که برای آب قائل اند می توانید به منابع زیر مراجعه کنید:
فرهنگ نگاره ای نمادها در هنر شرق و غرب، جیمز هال، ترجمه رقیه بهزادی، نشر فرهنگ معاصر
فرهنگ مصور نمادهای سنتی، جی. سی. کوپر، ترجمه ملیحه کرباسیان، نشر فرشاد
رمزهای زنده جان، مونیک دوبوکور، ترجمه جلال ستاری، نشر مرکز
از اسطوره تا تاریخ، دکتر مهرداد بهار، نشر چشمه