درباره حادثه تروریستی حسینیه سیدالشهدا شیراز مطالب و خبر در خبرگزاریها ، سایتها و وبلاگها حتما خوانده اید حادثه ای که اگر خدای نکرده طبق برنامه پیش رفته بود و بمبگذاری در حوزه علمیه شاهقیس، سد سیوند، مسجد دانشگاه، اتوبوسهای حمل و نقل ارتش و ترور نماینده ولی فقیه در استان فارس بمبگذاری در حرم مطهر امام (ره)، مجلس شورای اسلامی، نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، مدارس حوزه علمیه قم، حرم مطهر حضرت معصومه (ع)، مصلای نماز جمعه و حوزه علمیه رشت، کنسولگری روسیه در استان گیلان و ترور مقامات سیاسی این استان صورت گرفته بود به بی نظیرترین و فاجعه آمیزترین رخداد تبدیل می گشت .از ابعاد گوناگون به این قضیه می توان نگاه کرد و آن را مورد بررسی قرار داد در اینجا سعی کرده ام نوشته ام تلنگری باشد که فرموده اند العاقل یکفیه الاشاره ،حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام دوره جوانی را دوران شکلگیری شخصیت و آمادگی برای پذیرش هر مطلب و ایده و عقیدهای میدانستند، چنانکه فرمودند:«و اِنَّما قَلْبُ الْحَدَثِ کَاالاَرْضِ الْخالِیَهِ ما اُلْقِیَ فیها مِنْ قَبِلَتْهُ»1 همانا قلب جوان همچون زمین خالی (کاشته نشده) است که هر بذری در آن پاشیده شود میپذیرد به عبارتی دیگر مجموعه رفتار هر جوان ، ذهنیت او نسبت به مسائل مختلف جامعه بازتاب تربیت صورت گرفته در خانواده و پرورش جامعه است آری بیشترین یادگیریهایی که شخصیت افراد را تحت تاثیر قرار میدهد نه در فضای معمولی محیطهای طبیعی، بلکه در محیط بسیار پیچیده که به وسیله رفتار افراد دیگر خلق و ایجاد شده است، انجام میپذیرد. منظور از محیط پیچیده اجتماعی یعنی الگوهای فرهنگی ، طبقه اجتماعی ، شیوههای تربیتی، ساختار خانواده ، سیستمهای تعلیم و تربیت است هرچند نهایتا هر فرد مسئول اعمال خویش می باشد. از اقامه دعوا در دادگاه بین المللی علیه کشورهایی که در بمب گذاری شیراز دخیل باشند 2 تا نحوه عضوگیری گروهک از آمریکا و آموزش ساخت بمب در شبکه یورو تی وی سخن می گوییم اما غافل از اینکه آنچه رخ داده ماحصل 30 سال مظلومیت بخش فرهنگ و فرهنگ سازی است ، ماحصل عدم تبین الگوهای فرهنگی ،شیوهای تربیتی ، نبود پژوهش در زمینه آسیبهای اجتماعی، و سیستم تعلیم و تربیتی که خروجی اش جوانی است که همه هم و غمش در تست زدن و به دانشگاه راه یافتن است مگر نه اینکه از سه عامل اصلی بمب گذاری یکی دوتایشان دانشجو بوده اند؟! آری تا وضع چنین باشد و طرح مهندسی فرهنگی سالها خاک بخورد ، برنامه ریزی صحیحی در مدیریت فرهنگی صورت نگیرد ، وقعی به پژوهش های صورت گرفته در زمینه های اجتماعی با محوریت جوان و ذهنیت های او درباره حکومت ، انقلاب، آرمانها و ... نهاده نشود3 و از نتایج آن در برنامه ریزی های کلان فرهنگی استفاده نگردد باید این دست پخت خودمان را بخوریم.
1- غرر الحکم، ج 1. ص 302
2-http://shahabnews.com/vdcfyjdy.w6dy1agiiw.html
3- چه ماجرای تلخی است این استفاده نکردن از داده های پژوهشها(به فرض صورت گرفتن شان) به عنوان مثال تحقیق درباره "ذهنیت جوانان ایرانی" پژوهشی جامعهشناسانه که دکتر امیر نیکپی و فرهاد خسرو خاور در فاصله زمانی مهر 1380 تا خرداد 1382 در کشور انجام داده اند ، درباره اش اینجا بخوانید http://www.isa.org.ir/node/139