همزمان با توسعه فعالیت شرکتهای هرمی شاهد افتتاح تالار بورس در تهران و سپس در سایر مراکز استانها بودیم ؛ که اگر مدیریت عاقلانه ای بر آن استوار بود و از مشکلات ساختاری اش رهایی می یافت نقطه عطفی در بازاز سرمایه بود و موجب کاهش فعالیت شرکتهای هرمی از طریق جذب سرمایه هایی می شد که برخی در سودای شعارهای آنان از جیب مبارک می پرداختند اما متاسفانه بورس که به عنوان یک هویت اقتصادی، آینه ای است که نتیجه فعل و انفعالات اقتصادی کشور را منعکس می کند گاهی هم ممکن است این آینه حقایق بیرونی بازار را به درستی منعکس نکند، چرا که ساز و کار مناسبی ندارد. هر چند بررسی این مشکلات خود بحث جدایی را می طلبد اما نگاهی گذرا به آن خواهیم داشت آنچه را باید بخاطر سپرد اینکه بخش اعظمی از مشکلات بورس در تمام دوران ها بوده و هست و به این دولت یا آن دولت یا به این مدیر و آن مدیر ربط چندانی ندارد. اولین مشکل این است که برای آن راهکاری عاقلانه جهت ورود نقدینگی های تازه طراحی نشده است. این درست است که در برخی مقاطع پول های جدیدی از سوی مردم به بازار تزریق شده اما از یک سو رقم این مبالغ اندک بوده و از سوی دیگر جریان این نقدینگی پایدار نبوده است حال که داعیه اجرا و تحقق سیاست های اصل 44 را در سر می پرورانیم خوب است عاقلانه و خردمندانه به کفه دیگر ترازو، یعنی هدایت نقدینگی سیال در جامعه به سوی بورس نیز بیندیشیم. دیگر آنکه نوپا بودن دانش سرمایه گذاری در کشورمان و اینکه متاسفانه هیچ کار علمی و تخصصی برای نهادینه کردن فرهنگ سرمایه گذاری در بین آحاد مردم انجام نداده ایم؛ پس عجیب نیست که مردم علاقه ای به سرمایه گذاری در بورس ندارند. واقعیت این است که بیش از 70 درصد جامعه حتی نمی دانند بورس چیست که حال بخواهند در آن سرمایه گذاری کنند. فقدان وجود تحلیل گران حرفه ای، وجود سرمایه گذاران غیرتحلیل گر، شفاف نبودن بازار، دخالت افرادی که در حوزه های دیگر فعالند و کمبود نیروی انسانی کارآمد و با تجربه و عدم خصوصی سازی واقعی را از مشکلات بورس باید دانست ، این چنین است که رئیس شورای عالی حسابداران خبره در اظهار نظری عنوان می کند1: اقدامات ابداعی و شتابزده مسئولین بورس منجر شده که بورس ایران شبیه هیچ بورسی در دنیا نباشد . در بین عوامل نیاز به آموزش مفاهیمی برای موفقیت در بازار بورس ،داشتن شم اقتصادی بالا ، داشتن حداقل سرمایه میلیونی برای سرمایه گذاری پرسود ، وجود رانت اطلاعاتی برای خریداران یا فروشندگان سهام را از مهمترین عوامل عدم اقبال عموم می دانم که این مورد اخیر دست آویز خوبی هم برای شرکتهای هرمی و هم اقبال به فارکس (بازار تبادل ارزهاست) که هر چند از حضورش در ایران مدت کمی می گذرد اما متاسفانه در جذب سرمایه موفق عمل کرده است در اینجا شاید به دلیل عدم وجود رانت اطلاعاتی ، فرد وقت می گذارد مقالات آموزشی را می خواند فیلم های آموزشی فارکس را می بیند در همایش ها شرکت می کند، نرم افزار متاتریدر را دانلود می کند و سرمایه اش را به دست بروکر (کارگزار) می دهد و چون فکر می کند حالا که از طریق رایانه اش در طول شبانه روز آنلاین خرید و فروش می کند پرسود ترین شغل جهان را دارد اما بسی خیال خام که از فارکس هرگز نمی شود 100% سود کرد منظورم این که نمی شود روی بازار پر نوسان فارکس اعتماد کامل داشت و بدانیم که می شود بعد از هر ماه سود ثابتی از فارکس بدست آورد؛ اصولا درصد سود و زیان بازار فارکس نود به ده هست یعنی به طور میانگین از هر 100 نفر که معامله کردند فقط 10 نفر سود می کنند و آن ده نفر هم در صورتی موفق می شوند که اشراف لازم در تحلیل نمودارها و دسترسی به اخبار لحظه به لحظه فارکس داشته باشند تا فقط بتوانند درصد ضررشان رو کم کنند .
1- به این بنگرید: http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8503020597