از عزیزانی که با نظرات خودشان در این بحث شرکت کردند ممنونم نقطه نظرات را هرچند نمی توان جمع بندی کرد اما سعی بر این بود که پاسخی به هر کامنت بدهم ،در این مطلب هم نکته ای را به صورت خاص با بلاگرهای ارزشی مطرح می کنم. آمار نشان می دهد روزی 100 هزار وبلاگ تازه در دنیا متولد می شود و روزانه حدود یک میلیون و 300 هزار مطلب در آنها منتشر می شود در این میان مسئولان حوزه آی تی و بعضی از وبلاگ نویسان با ارائه آمار وبلاگهای فارسی در سایتهایی مثل بلاگ سنسوس ، تکنوکراتی و ... رتبه وبلاگهای فارسی را اعلام کرده اند ، رتبه چهارم جهانی ، دهم جهانی و اول خاورمیانه ... به نظر می رسد کمیت مبنایی مهم تر از کیفیت دارد ای کاش آماری ارائه می گردید که وبلاگهای فارسی در رتبه چندم تولید فکر و اندیشه در جهان ایستاده اند؟ از طرفی دیگر وقتی آمار بازدید از صفحات یکی از سایتهای ارائه دهنده سرویس وبلاگ تقریبا در اکثر روزها بیش از یک میلیون بازدید اعلام می شود و نیز ذخیره شدن مطالب هر پست در سرورهای سایتهای ارائه دهنده و موتورهای جستجوگر ؛ قابلیت و پتانسیل بالای تاثیرگذاری وبلاگهای فارسی را به وضوح نشان می دهد ،مساله ای که متاسفانه حتی مورد توجه نویسندگان وبلاگها قرار نمی گیرد. با جمع بندی آمار وبلاگهای فارسی از سرویس دهندگان مختلف می توان چنین برآورد کرد که مجموعا بیش از یک میلیون و 500 هزار وبلاگ فارسی ثبت شده و حداقل حدود 100 هزار وبلاگ فعال فارسی بر روی اینترنت وجود دارد (در آمار دیگری 4 میلیون وبلاگ ثبت شده و 200 هزار وبلاگ فعال برآورد شده) به اختلاف فاحش بین تعداد وبلاگهای ثبت شده و فعال که دقت کنیم و البته علتش را بررسی کردیم ،بر تقسیم بندی خانم سلیمی مهر تایید دوباره می توان زد، خانم مریم سلیمی ، روزنامه نگار در مصاحبه با ایسنا (15 مهر) وبلاگ ها را در6 دسته جای می دهد وبلاگ های فصلی_ مناسبتی ، تجربه ای و احساسی ، با اهداف تجاری همراه با مطالب و لینکهای متنوع ، با اهداف تحریکی (سیاسی و ...) ، با جنبه یک دفترچه خاطرات شخصی ، دسته ای که فضایی برای معرفی وبلاگ نویس هستند، تا فرد خود و آثارش را به مخاطبان معرفی کند.
و دسته آخر که در حوزه ای خاص و تخصصی شکل می گیرند این نوع وبلاگ ها به مثابه یک رسانه عمل کرده و می توانند هر روز و هر لحظه حرفی برای گفتن داشته باشند .
به طور خلاصه آنچه نوشتیم تاکیدی بود بر اینکه هم می توان درباره موضوعات خاص نوشت و هم برای مخاطب خاص و البته نویسنده می تواند هنرمند باشد و چنان بنویسد که مخاطب عام هم استفاده کند ،هدف این بود بررسی کنیم اینکه عام و عامه پسند بنویسیم حتی درباره موضوعات خاص خیلی سطحی و خام به مساله نگاه کنیم ، این آفت وبلاگ نویسی هست یا نه؟ به عنوان مثال وبلاگ نویسی ارزشی که دغدغه مسائل فرهنگی و مذهبی را دارد و فرضا از وضعیت حجاب برخی از دختران و زنان جامعه گله مند است یک یا چند پست را به این موضوع (خاص) اختصاص می دهد از تاریخچه حجاب در اسلام می نویسد از آیات قرآن و احادیث استفاده می کند … موضوعی خاص را انتخاب کرده اما تنها اطلاعات ارائه داده است گویی شما با صفحات کتاب روبرو هستید (با وجود چنین وبلاگهایی مخالف نیستم کار او را ارزشمند نیز می دانم اما این وظیفه سایتهای مذهبی است که الحمدلله چنین سایتهایی با امکانات مختلف وجود دارند) در فرض دوم وبلاگ نویس ارزشی دیگری همین موضوع خاص را یعنی نامناسب بودن حجاب را در جامعه از بُعد خانواده و مسائل علوم تربیتی ، تضاد بین ارزشهای ارائه شده به فرد توسط آموزشها و واقعیت جامعه، آسیبهای اجتماعی منتج از آن و … بررسی می کند محتوایی و تحلیلی به بحث می پردازد از آیات و احادیث هم استفاده می کند . اگر هدفمان تولید فکر و اندیشه باشد و بازگشت به سده هایی که مسلمانان تولید فکر و اندیشه می کردند و صاحب نظر بودند و آن را صادر می کردند باید به سمت تخصصی نویسی در حوزه های گوناگون حرکت کنیم
مدتها پیش مقاله پوپولیسم وبلاگی آقای مصطفایی را خوانده بودم با نگاهی تازه و از زاویه ای نو به این مساله پرداختم