آری همانگونه که مقام معظم رهبری هشدار داده بودند ،نوع جدیدی از تراکم ثروت در بخشهایی از جامعه شکل گرفته بود و ظهور طبقات جدید بورژوازی(مرفه) را سبب شده بود . مهمترین و مؤثرترین بخش این بورژوازی در پیوند با دستگاههای متنوع نیز ارتزاق از « طبقه جدید » حکومتی پدید آمد. به عبارت دیگر، منشاء ثروت این درآمد نفت بود نه تولید و افزایش ثروت اجتماعی. جامعه شناسان این نوع از بورژوازی را به دلیل پیوند با دستگاه دولتی بورژوازی بوروکراتیک می نامند منظور آنگونه از بورژوازی است که در بطن و در ارتباط با دستگاه بوروکراتیک (دیوان سالاری) پدید شده و از اهرمهای قدرت سیاسی و دیوانی برای انباشت ثروت خود و بستگان خود بهره برده است. این بورژوازی بوروکراتیک دو رویکرد اصلی داشت: اول، ارضاء نیازهای مصرفی، دوم افزایش نقدینگی. در بُعد نخست، عملکرد این بورژوازی به گسترش فرهنگ مصرف انجامید و گروههای کثیری از اعضای این گروه به واسطه ها و دلالان و توزیع کنندگان کالاهای جهانی بدل شدند.
در بُعد دوم، این بورژوازی بوروکراتیک به دلیل بهره مندی از امکانات دولتی با شبکه مقتدر سرمایه داری جهانی پیوند برقرار کرد و آسان ترین و غیرتخصصی ترین راه افزایش و تکاثر ثروت خود را در واسطه گری کالاهای جهانی یافت. چنین بود که برخی شبکه های مقتدر در پیوند مستقیم با برخی خاندانهای عضو نخبگان حاکم شکل گرفت. این گروهها به مداخله در سیاست گذاریهای اقتصادی کشور پرداختند و به تب مصرف گستره ای بی سابقه بخشیدند. مجموعه این تحولات طبعاً گسترش عظیم فساد مالی و انحطاط فرهنگی را در پی دارد. در بررسی نهج البلاغه حضرت امیر المومنین علی علیه السلام به این دیدگاه رسیده ام که حضرت حضور این طبقه را به مالک اشتر نخعی هنگامی که او را به فرمانداری مصر5 منصوب کرده اند چنین بیان فرموده اند:
همانا زمامداران را خواص و نزدیکانی است که خودخواه و چپاول گرند، و در معاملات انصاف ندارند، ریشه ستمکاریشان را با بریدن اسباب آن بخشکان... و یا آنجا که می فرمایند : دوست داشتنیترین چیزها در نزد تو، در حق میانهترین، و در عدل فراگیرترین، و در جلب خشنودی مردم گستردهترین باشد، که همانا خشم عمومی مردم خشنودی خواص را از بین میبرد، اما خشم خواص را خشنودی همگان بیاثر میکند. خواص جامعه همواره بار سنگینی را بر حکومت تحمیل میکنند زیرا در روزگار سختی یاریشان کمتر، و در اجرای عدالت از همه ناراضیتر، و در خواستههایشان پافشارتر، و در عطا و بخششها کمسپاستر، و به هنگام منع خواستهها دیر عذر پذیرتر، و در برابر مشکلات کماستقامت تر میباشند ... و این دقیقا بخشی از خصوصیات این طبقه جدید یا همان بورژوازی بوروکراتیک است
در تعریف مسوولین امروز از این طبقه به عنوان مافیا یاد می شود مافیایی که رییس جمهور عالی ترین مقام کشور بعد از مقام رهبری از جنگ سنگر به سنگر با آن سخن می گوید و با گِرا دادن در سخنان منتشر نشده اش سعی در افشای یکی از بخشهای این طبقه الیگارشیک یا همان مافیای قاچاق سیگار می کند اما این تنها بخشی از چنبره اختاپوس مهار نشدنی طبقه جدید(الیگارشی قدرت و ثروت) است حضور آن را در اقتصاد امروز ایران به وضوح می توان حس کرد الیگارشی نفت و گاز ، زمین و مسکن ، شکر ، وامهای زود بازده ، خصوصی سازی و ... . وقتی صحبت های آقای جوانفکر مشاور مطبوعاتی رییس جمهور را می خواندم6 که گفته بود مافیای ایران رفتار تبلیغاتی اش را از عملکرد مافیا در غرب و به خصوص در اروپا الگو برداری کرده است ، دیدم تاریخ نیز همین را گواهی می دهد چه خوب اینان از استعمار پیر یاد گرفته اند ،الیگارشی بریتانیا، که در پیدایش تمدن جدید غرب دارای جایگاه اساسی است و هم اکنون خاندانهای آن در زمره اعضای اصلی الیگارشی حاکم بر جهان امروز جای دارند، ثروت اولیه خود را از چپاول موقوفات پهناور بریتانیا به دست آورد و سپس آن را در عرصه تهاجم ماوراء دریاها سرمایه گذاری کرد و امپراتوری جهانی بریتانیا و استعمار جدید غرب را شکل داد.
ادامه دارد...
5- نامه 53 به مالک اشتر نخعی
6- روزنامه خبر جنوب 31 اردیبهشت 87