نزدیک به دو دهه است که صهیونیزم سیاست توهین به ارزشهای اسلامی ،قرآن و پیامبر اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم را با تمام امکانات و ابزار دنبال می کند نمونه عینی اش چاپ کتاب آیات شیطانی ،کاریکاتورهای موهن چاپ شده در بعضی از نشریات اروپایی و کتاب الفرقان(قرآن قرن بیست و یکم !)می باشد.شیوه دیگری که به موازات آن پیگیری می شود تحریف معارف،عقاید و باورهای اسلام و نمایش این تحریفات با استفاده از صنعت سینمای هالیوود(که امروزه در خدمت اهداف صهیونیزم است) ، دیگر رسانه های صوتی و تصویری ،نشریات و روزنامه ها به عنوان نمای واقعی اسلام! به جهانیان است .مواردی از قبیل پیامبر شمشیر ، دین شمشیر ،معادل سازی لفظ تروریسم با مسلمانان ، بهره برداری تبلیغاتی از القاعده(گروه تروریستی که CIA آن را ایجاد کرد)و به تصویر کشیدن چهره ای خشن از اسلام ، محور شرارت و ... گواه ادعای من است . علت همزمانی این دو سیاست این است که در نفی،توهین و تخریب به تنهایی، ذهن مخاطب معمولا به دنبال کشف واقعیت شیء تخریب و نفی شده و مورد توهین قرار گرفته شده بر می آید و برای جلوگیری از کنکاش و طرح سوالات متعدد در ذهن مخاطب با بمباران تبلیغاتی چنین القا می کنند که واقعیت همان است که ارائه شده است.
لازم به ذکر است که برآیند این دو سیاست ذکر شده ،دنیای غرب به خصوص آمریکا را نجات دهنده بشریت از خطر تروریسم به معنای اسلام! ، تامین کننده نظم جهانی، حافظ حقوق بشر و آزادی بشریت معرفی می کند !(پرداختن به این موضوع و بیان مصادیقش به خصوص در رسانه های صوتی و تصویری غرب فرصتی دیگر را می طلبد).
حدود دو هفته قبل در روزنامه ای خواندم که در مصر زن نویسنده ای به نام سنبت رشاد کتابی را نوشته و منتشر ساخته با عنوان"عشق جنسی در زندگی رسول خدا" او در این کتاب موهن به روابط زناشویی همسران پیامبر با ایشان پرداخته است ،جالب تر اینکه در اقدامی هماهنگ 12 روزنامه دانمارکی دوباره کاریکاتورهای موهن را چاپ کردند آنهم در فاصله زمانی معنا داری که نشان دهنده هدایت شدن هر دو حادثه به وسیله یک جریان فکری ست. گرچه مسلمانان از آفریقا وآمریکا گرفته تا آنکارا ،جده و پاکستان در اعتراض به چاپ مجدد کاریکاتورها تظاهرات کردند اما متاسفانه همچون ماجرای قرآن دروغین قرن بیست و یکم علما و اندیشمندان اسلامی در برابر این کتاب نویسنده مصری سکوت کرده ،با بی تفاوتی از کنار این موضوع گذشته اند حال آنکه موضع گرفتن و پاسخ متفکران اسلامی نه تنها موجب مطرح و مشهور شدن این نویسنده نخواهد شد بلکه تحلیل و نقد آن می تواند نقش مهمی نیز در پاسخ به شبهاتی که شاید در ذهن جوانان مسلمان خطور کند ایفا کند. گذشته از آن دفاع از پیامبر بر هر مسلمانی واجب است.
نکته پایانی آنکه گرچه ما به عنوان پرچم دار فرهنگ تشیع ،مورد بیشترین حمله رسانه های صوتی و تصویری غرب قرار گرفته ایم اما مشکل ما نداشتن امکانات یکسان رسانه ای برای مقابله نیست مشکل ما نداشتن طرح و ایده و طراح نیست ما نیازمند اشخاصی هستیم که متعهدانه با استفاده از همین امکانات موجود معارف و حقایق اسلام را به جهانیان معرفی کرده و طرح و ایده ها را به فعلیت برسانند.