سفارش تبلیغ
صبا ویژن



نگاهی به نوشته های قبلی - گنبد افلاک






درباره من
نگاهی به نوشته های قبلی - گنبد افلاک
آی دی من
تماس با من

سخنان بزرگان
Subscribe to me on FriendFeed
اطلاع از به روز رسانی
  موضوعات مطالب
سیاسی[19] . فرهنگ و جامعه[18] . نکته ها[14] . مذهبی[13] . دل نوشته[8] . اقتصادی[5] .
نوشته های من
نگاهی به نوشته های قبلی


به روایت لینک
مهدی یاوران [5]
عاشقانه های من [136]
عبدالله شهبازی [61]
دانلود :زمین و انباشت ثروت تکوین الیگارشی جدید در ایران امروز [162]
خوابی که نوستراداموس برای ایران دیده است [194]
به یغما رفتن تاریخ ایران در افسانه جومونگ [147]
زیارت کوکاکولا !!! [123]
جنبش عدالتخواه دانشجویی [143]
دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری [90]
کانون فرهنگی رهپویان وصال [131]
وبلاگ قبلی ام [180]
پایگاه اطلاع رسانی فرهنگی شاهد [163]
وهابیت و اسلام [144]
موسسه فرهنگی آرماگدون [438]
پائلو کوئیلو را بشناسید !! [237]
[آرشیو(27)]


لینک دوستان
عاشق آسمونی
مهاجر
آخرین روز دنیا
شلمچه
یادداشتها و برداشتها
.: شهر عشق :.
وب سایت روستای چشام (Chesham.ir)
طلبه تخریبچی
بازگشت به خویشتن
عطر نرگس
کلام دل
مذهب عشق
معصومین
دکتر علی حاجی ستوده
کعبه دل
مجاهد مجازی
روایت های آسمانی
یادداشتهای یک وبلاگر
دوستداران و عاشقان یوسف فاطمه زهرا (س)
راز پرواز
یک وجب دل
گل نرگس فدای رنگ و بویت
ساحل افتاده
بازمانده تنها
ترنم باران
دکتر بیات (شعر)
نرگسی
ناکجا آباد
مسائل قرآنی(مهناج)
ابراهیم در آتش
امام مهدی (عج)
کوهنوردی و ... !
بی نشان
اشعار سید محمدرضا هاشمی زاده
حدیث نفس(احمدک)
سجاده ی عشق
اردشیر
حاج آقا مسئلة
بچه کنکوری
کیمیای قلم
شبنم سحرگاهی
گل نرگس
یا فاطمه الزهرا (س)
ایثار و شهادت
غلامعلی رجایی
تازه ترین نوشته ها
سفر عاشقی
آنچه می گذرد...
[عناوین آرشیوشده]
لوگوی وبلاگ
نگاهی به نوشته های قبلی - گنبد افلاک


لوگوی دوستان
















 RSS 

چگونه می خوانی حدیث غربت حسین (ع) و عباس (ع) را در این زمانه؟
با چه کلامی؟
با چه بیانی؟
که حسین (ع) هنوز هم علی اصغر(ع) را بر دستانش گرفته و فریاد میزند...
که هنوز عباس (ع) دستانش بریده می شود...
چگونه است که نمی سوزیم
در قتلگاه این روزگار که ما می سازیم...
قتلگاهی که هر روز حسین (ع) و یارانش در آن کشته می شوند و ما را توان شنیدمان نیست
چگونه است....
کدامین حسین را با صدایی بلند می خوانیم
کدامین حسین را...
حسین (ع) هنوز در کوچه های بی عدالتی ما به خاک و خون کشیده می شود
قیمه و آش رشته و شله زرد می شود
تا ما نبینیم
کودکانی که هر روز در اعتیاد،فحشا و فقر و محرومیت می میرند
کودکانی که هنوز قربانی می شوند...
چگونه است که این فریاد را نمی شنویم
آیا دوست من توان رد شدن از این بیابانت هست؟
بیابان امروز ما...
که هنوز هم از عدالت و عشق و انصاف و مسلمانی
در آن هیچ خبری نیست
آیا دوست من حسین (ع) را در این بیابان زیارت کرده ای؟
مولای من یا ابا عبدالله الحسین ، اگر در مُحرم نسیمی از معنویت ، انصاف و مسلمانی در جامعه می وزد از خاصیت نام توست که نامت حتی روح مرده را زنده می کند ، اما ما تو را در مُحرم محدود کرده ایم در عَلم و پرچم ، در سینه و زنجیر خلاصه کرده ایم ، بالا تر از این نیز به تو جفا کرده ایم وقتی عشق من می شود با دو زنجیر 3 ضرب زدن و وقتی حواس فلان مداح معطوف می شود به حفظ ریتم نوحه اش به سبک غربی که در آن از نام مطهر تو فقط حُس ... را می توان شنید .

ای کاش از فرهنگ عاشورای تو چیزی می آموختیم ، ای کاش بی تفاوت نبودن را از تو می آموختیم ای کاش حسینی وار رفتار می کردیم ای کاش از تو جهاد برای اصلاح و حفظ ارزشها را یاد می گرفتیم ...

صدای هل مِن ناصر ینصُرُنی ات هنوز به گوش می رسد ... امروز چگونه تو را یاری باید کرد ؟؟

آری باید : نویسندگان با قلم ، سخنرانان با بیان و اندیشمندان با تفکر و ایده و همگی مان با عمل به سیره ات ، تو را یاری دهیم

دوست من صدای هل مِن ناصر ینصُرُنی ، حسین (ع) را می شنوی ؟؟ تو بنویس او را چگونه یاری می دهی؟؟

لینک زیر را حتما ببینید:
http://www.imamhussain.org/gallery
بیش از 1000 عکس از کربلا و حرم مطهر امام حسین علیه السلام

پ ن 1: بعضی از خوانندگان خواسته بودند نوع قلم نوشتار تغییر کند از این به بعد با این فونت می نویسم

پ ن 2: نوشته به رنگ آبی ، را از نظر دوست خوبم همیشه بهار زمانی که در حرفهای خودمانی می نوشتم ، استفاده کردم



ساعت 6:48 صبح روز سه شنبه 86 دی 18

سلام مولای من ؛ این روز ها همه جا را آذین بسته اند ، خیابانها را با نام متبرکت که بر روی پرچم های رنگی نقش بسته ، با چراغهای نئونی که با خاموش و روشن شدنشان می نویسند : علی ولی الله . حسینیه ها و مساجد را با پلاکاردهای پارچه ای تبریک عید غدیرت ...

اما حلاوت و شیرینی روز تعطیل عیدت دل دانش آموزان و دانشجویان را برده نه تفکر و اندیشیدن در سجایای اخلاقی و شخصیتت که اگر از آنها بخواهیم صفحه ای درباره تو و از تو بنویسند سطرهای خالی اش بیشتر خواهد بود و این وصف حال خیلی هایمان است که اگر نهج البلاغه ات را در منزلمان داشته باشیم دارد خاک می خورد ! اکثرمان در اندیشه این هستیم که روز تعطیل عیدت را چگونه بگذرانیم تا لذت فراغ از کار دو چندان شود، میهمانی برویم یا میهمانی بدهیم ؟ یا ... ، آری مولای من ، عید غدیرت را تنها و تنها بهانه ای کرده ایم برای جشن و شادیمان .
مولای من یا امیر المومنین ، جامعه مان رنگ و بوی تو را ندارد نه رفتارمان علوی است نه گفتارمان و ما سالهاست عادت کرده ایم به ظواهر و عناوین ، تنها اسم شیعه ات را یدک می کشیم  گویا نخوانده ایم که :  امام محمد باقرفرزند بزرگوارتان علیه السلام خطاب به جابر بن عبدالله فرمودند:« شیعه شناخته نمـىشود مگر با تواضع، ذکر، نماز، نیکی به والدین، رعایت حال همسایگان، رسیدگی به مستمندان، دستگیری از فقیران، داشتن زبان صادق، مأنوس بودن با قرآن و عمل به آن و ...»
کی و کجا مأنوس با قرآن بوده ایم ؟ کجای زندگی روزمره مان عمل به قرآن است؟ کجاست تواضع ، ذکر و نماز مان؟ کجاست رعایت حال همسایگان و رسیدگی به مستمندان ؟ کجاست ...
گویا از یاد برده ایم که خودتان یا امیر المومنین فرموده اید : «شیعیان ما کسانى هستند که در راه ولایت ما به یکدیگر بذل و بخشش کرده و در راه مودت ما همدیگر را دوست دارند. در راه احیاء امرما، به زیارت یکدیگر مى روند. آنان کسانى هستند که اگر غضب کنند، ظلم ننموده و اگر راضى شوند، اسراف نمى نمایند، آنان برهمسایگان خود مایه برکت بوده و بر هم صحبتان خود مایه صلح و سلامتند.» اصول کافى، ج2، ص236
آری در این دنیای فریبنده با زرق و برقش یاد نگرفته ایم که دیگر فرزند بزرگوارتان امام صادق علیه السلام فرمودند: «همانا شیعه على کسى است که شکم و فرجش عفیف و جهادش محکم و عملش براى خالقش باشد. امید ثواب خدا را داشته و از عقاب او خوفناک باشد»

چقدر شیعه بودنت را شعار می دهیم مگر نخوانده ایم فرزند بزرگوارتان امام کاظم علیه السلام، فرمودند: «... همانا شیعیان على علیه السلام کسانى هستند که قولشان تصدیق کننده و مطابق با فعلشان باشد.» کافى، ج8، ص228

مولای من فرمودید: إن لکل مأموم إماماً یقتدی به ، هر پیروی را امامی است که به او اقتدا می کند و از او پیروی می نماید وباز فرمودید : و لکن أعینونی بورعِ و إجتهادِ و عقهِ و سدادِ ، اما با پرهیزکاری و تلاش فراوان و پاکدامنی و راستی مرا یاری دهید
مولای من کی تو را یاری دادیم ؟ با کدام عمل و گفتارمان ؟هر چه بیشترحدیث خواندم کمتر نشانه و ویژگیی درجامعه و حتی خودم دیدم ،مولای مهربان من ! محبت تو را بهانه کرده ایم برای سستی هایمان در دین ،بهانه برای فرار از جبران لغزشهایمان بهانه برای بهتر نشدنمان، بهتر و بیشتر عمل نکردن به دینمان. احادیث بیشمار خواص محبت تان را بد فهمیده ایم ! ای کاش محبتمان نسبت به تو صادقانه بود
چرا که دوستدار، نسبت‏ به کسى که دوستش مى‏دارد، مطیع و فرمانبردار است مگر نه اینکه هم چنان‏که دو نفر وقتى به هم محبت دارند، به خاطر همین محبت، مى‏کوشند مثل هم باشند و از رنجاندن و مخالفت دیگرى، پرهیز کنند .مگر نخوانده ایم که امام رضا علیه اسلام فرمودند : «لا تدعوا العمل الصالح و الاجتهاد فى العبادة اتکالا على حب آل محمد و لا تدعوا حب آل محمد و التسلیم لامرهم اتکالا على العبادة، فانه لا یقبل احدهما دون الآخر.» «نه عمل صالح و تلاشى در عبادت را به اتکاى محبت اهل بیت، رها کنید و نه محبت و دوستى اهل بیت و تسلیم آنان بودن را به اتکاى عبادت، چرا که هیچ کدام بدون دیگرى پذیرفته نیست.»
مولای من ! ای کاش محبتمان زبانی نبود ، ای کاش به هماهنگی ،وابستگی و مودت راهی می یافت ای کاش با عمل آمیخته می گشت ...

یا امیر المومنین یا ابا الحسن یا علی ابن ابیطالب آقای مهربان من توفیقمان بده دوباره با تو بیعت کنیم تا آنگونه باشیم که دوست داری ...



ساعت 6:47 صبح روز چهارشنبه 86 دی 5

در جامعه ما  همزمان با اعیاد مذهبی (ولادت ائمه اطهار علیهم السلام ، مناسبتهایی مثل عید غدیر و... و سالروز ازدواج مولای متقیان امیر المومنین علی علیه السلام و صدیقه طاهره حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ) خانواده ها بیشتر مایل هستند ازدواج فرزندان خویش را جشن بگیرند و مراسم عروسی را برگزار نمایند بررسی باورهای خانواده ها درباره این امر گرچه نیاز به نوشتن چندین پست دارد ؛اما به طور خلاصه می توان گفت اکثراً بر این باورند که مصادف شدن ازدواج فرزندشان با اعیاد مذهبی به خاطر میمنت آن باعث خوشبختی و سعادت فرزندشان در زندگی مشترک می شود ! در حالیکه در ضمیر خویش معترف اند  سعادتمندی و خوشبختی در دنیا و آخرت از راه عمل به دستورات و احکام شرعی و عمل به سیره اهل بیت (ع) که تبلور اسلام اند در زندگی ،تعاملات اجتماعی و چگونگی رفتار با همسر و فرزندان در نظام خانواده و...  می گذرد   .در بیشتر ازدواجهایی(بجز ازدواج دانشجویی، که خیلی دلم می خواهد پستی درباره اش بنویسم) که امروزه برگزار می شود حضور اسلام را فقط در 2 نکته می بینید ؛ صیغه عقد و قرآنی که عروس خانم سر سفره عقد بر روی دست می گیرد (نه برای خواندن وعمل کردن به آن بلکه  تنها برای گرفتن عکس و پر کردن دقایقی از فیلم عروسی) بقیه مراسم هیچ تناسبی با دستورات و احکام دینی و سیره اهل بیت (ع) ندارد ؛ پوشش نامناسب عروس خانم باعث شده (به قول عزیزی)آخرین نفری که او را می بیند آقا داماد باشد!، حضور مختلط مدعوین ، حرکات موزون!عروس خانم و سایر مهیمانان وپوشش نا مناسب و غیر شرعی بعضی از بانوان حاضر درجلسه(بنده با جشن و شادمانی مخالف نیستم عمده حرف  من این که تمام ابعاد زندگی ،لحظه لحظه زندگی باید رنگ خدایی داشته باشد ، چرا مسلمانی را شعار می دهیم ؟ چرا محب اهل بیت بودن را شعار می دهیم؟ ) تحقیقی بر روی سالروز ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه زهرا(س) در اینترنت انجام دادم ، حدود 195000 مطلب توصیفی در این باره وجود دارد (به اکثر سایتها و وبلاگها که مراجعه کردم مطالبشان تکرار همدیگر بود) گرچه اعتقاد دارم همین نوشتن ها هم خوب است و باید بیشتر شود اما جالب است بدانید حدود 62000 مطلب درباره درسهایی از ازدواج حضرت علی و حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیهما) وجود دارد. این را به این دلیل بیان کردم که این نکته که ما توصیف کننده زیاد داریم و بیش از حد توصیفی نوشتیم را بهتر درک کنید .  آنچه امروز بدان نیاز داریم کسانی هستند که کمتر توصیفی بنویسند و سخنرانی کنند ،نیاز به حضور اندیشمندان متعهدی است که علاوه بر تخصص در مذهب ،نظریه پرداز در جامعه شناسی اسلامی ،و روانشناسی اسلامی باشند تا از سیره اهل بیت (ع) الگوی عملی برای مردم، تبین و با جهاد فرهنگی زمینه اجرای آن الگوها را فراهم سازند .هنوز الگوها را توصیف می کنیم (گرچه برای شناخت توصیف لازم است)، وضع مطلوب را تعریف می کنیم اما تحقیق در مورد راهکارهایی برای عمل کردن به الگوها ، بستر سازی برای رسیدن به وضع مطلوب را نداریم  یکی از مشکلاتی که طرح مهندسی فرهنگی مقام معظم رهبری ، حدود 2 سال است اجرا نشده نیز همین است

ای کاش فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم



ساعت 11:26 صبح روز یکشنبه 86 آذر 25

در هر کشوری تقویم مرجعی عام برای یادآوری تاریخ خاص  اتفاقات ثبت شده تاریخی ، فرهنگی ، آنچه به رسوم و فرهنگ مردم آن سرزمین مربوط است و ... می باشد و در کشور ما ایران عزیز تقویم هجری قمری برای ما به خاطر اعتقادات دینی و مذهبی اکثرمان از جایگاه خاصی برخوردار است ؛ اکثر کسانی که مطالعه اسلامی(1) دارند می دانند حضرت جواد الائمه امام محمد بن علی علیه السلام در روز آخر ماه ذی القعده سال 220 هجری قمری به شهادت رسیدند .

اگر به تقویم نگاهی بیندازید ، می بینید روز دوشنبه 29 ذی القعده(19/9/86) را سالروز شهادت این امام بزرگوار اعلام کرده است  جدای از علت این اشتباه آشکار که در جای خود باید بررسی شود . به دلیل آنکه تقویم مرجع عام مردم است الان که این مطلب را می نویسم در بعضی از تکایا ، حسینیه ها و مساجد مراسم شب شهادت حضرت را نیز گرفتند  !!

امروز بعد از ظهر (18 /9 ) در دفترم مشغول کار بودم دقیقا نمیدانم اطلاع رسانی مرکز مطالعات حوزه علمیه قم از چه ساعتی آغاز شد اما آنچه خودم شاهد آن بودم این بود که شبکه سه به صورت زیر نویس آن هم همزمان با پخش بازی فوتبال اعلام کرد که:" مرکز مطالعات حوزه علمیه قم به اطلاع می رساند سه شنبه مصادف با  30 ذی القعده سالروز شهادت حضرت امام جواد (ع) می باشد" گویا اطلاع رسانی ناقص بود همزمان شبکه های خبر ، و سایر شبکه های تلویزیونی را بررسی کردم اما تنها شاهد اطلاع رسانی آن هم به طور زیر نویس در شبکه سه بودم ،چند نکته ذهنم را مشغول کرده:

ائمه اطهار علیهم السلام هنوز هم مظلوم اند آنقدر که ما به درستی حتی تاریخ ولادت و شهادتشان را نیز بدرستی نمیدانیم (چه برسد به عمل کردن به فرموده هایشان که کمیت پاهایمان لنگ میزند)

چرا مرکز مطالعات حوزه علمیه قم زودتر اطلاع رسانی نکرد ؟ چرا اطلاع رسانی ناقص بود ؟ با توجه به اینکه در خیلی از مناطق هیات های مذهبی شب شهادت ائمه اطهار علیهم السلام را می گیرند

آیا مرکز استخراج تقویم ایران نباید پاسخگوی این اشتباه باشد ؟
(1):بیشتر بدانیم :
ابن ابی ثلج بغدادی و محمد بن یعقوب کلینی روز شهادت حضرت را سه شنبه 6 ذی القعده سال 220 هجری قمری می دانند محمد بن حریر بن رستم طبری شنبه 5 ذی الحجه را روز شهادت حضرت دانسته است. اما علامه مجلسی ،شیخ عباس قمی و سید محمد کاظم قزوینی آخر ذی القعده سال 220 ه.ق را روز شهادت این امام بزرگوار می دانند (اضافه شده در تاریخ 20 آذر )

 

 



 



ساعت 10:51 عصر روز یکشنبه 86 آذر 18

مدتی قبل خواهر بزرگوارم در وبلاگ خود ساحل افتاده 

 درباره شبهات ولادت امام زمان (عج) آنچنان که خودشان نوشتند به کمک روایات و شواهد تاریخی در 6 بخش به این شبهه پاسخ دادند اما به دلیل آنکه سومین راه و به فرموده معصوم بهترین راه اثبات نه تنها ولادت حضرت ، بلکه اثبات امامت ائمه معصومین علیهم السلام ؛ قرآن  است ، بعد از آنکه خواهر بزرگوارم مطالب مربوط به شبهات را به پایان رساندند تصمیم گرفتم در پست جدید بدان بپردازم (گر چه همان زمان در نظرات وبلاگ ایشان به طور خلاصه این را نوشته ام )

 امام سجاد علیه السلام فرموده‌اند: ای گروه شیعه، با سوره «انا انزلناهُ فی لیلة القدر» با مخالفین امامت ائمه معصومین علیهم السلام   مباحثه و اتمام حجت کنید تا کامیاب و پیروز شوید، به خدا که آن سوره، پس از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله حجت خدای تبارک و تعالی است بر مردم، و آن سوره آقای دین شماست و نهایت دانش و آگاهی ماست. ای گروه شیعه، با «حم و الکتاب المُبین؛ انا انزلناه فی لیلة مبارکة انا کنا مُنذرین» مناظره کنید، زیرا این آیات مخصوص والیان امر امامت بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است.

خداوند متعال در چهارمین آیه سوره مبارکه قدر می‌فرماید:

تنزّل الملائکة و الرّوح فیها بإذن ربهّم من کلّ أمرٍ؛ فرشتگان و روح، در آن شب به دستور پروردگارشان با هر فرمانی (برای تقدیر هر کاری) فرود آیند. فعل مضارع «تنّزل» دلالت بر تکرار و بقاء «لیلةالقدر» دارد، و در آیات سوم و چهارم سوره دخان نیز: فیها ُیفرَق کلّ أمرٍ حکیم  ؛ در آن شب، هر فرمانی، بر حسب حکمت صادر می‌شود.

دلالت بر تجدد و دوام دارد. زیرا باب «تفعّل»(تنزَلُ بر وزن تفعُل) دلالت بر پذیرش یا تکلف یا هر دو می‌نماید. ظاهر این فعل‌ها، خبر از تفریق و تنزل امر در لیلةالقدرهای آینده می‌دهد.

این امر که در زمان رسول خدا به آن حضرت نازل می‌شده‌ است، و در هر شب قدر دیگر، باید بر کسی نازل و تبیین  شود که شایسته نزول ملائکه  باشد.

کسی که قرآن را به عنوان کلام خدا پذیرفت به این معنی است که همه سوره‌ها و آیات آن را پذیرفته است و یک مسلمان واقعی هم کسی است که تسلیم همه آیات قرآن باشد، پس هر مسلمانی الزاماً باید سوره قدر، و از آن سوره، شب قدر، و استمرار آن را تا قیامت بپذیرد و لازمه پذیرفتن آن، آیه (تنزّل الملائکة...) که هر فرد با ایمانی ناگزیر از قبول آن است. باید بپذیرد که در شب قدر فرشته‌ها و روح از جانب پروردگار با هر امری فرود می‌آیند و این امر یک متولی و ولیّ می‌خواهد که متولی و ولیّ آن امر باشد.
و چون هیچ کس جز پیامبر و اوصیاء معصوم علیهم السلام نمی‌توانند مدعی این امر باشند و اساساً هم نیستند، باید از اوصیاء همواره کسی باشد که در شب قدر توسط روح و فرشتگان از جانب خداوند هر امری بر او نازل شود.

آیه مورد بحث، یکی از مستدل‌ترین آیات قرآن کریم بر ضرورت وجود همیشگی یک ولی امر از جانب خداست که امین بر حفظ و اجزاء و اداء امر الهی باشد، و آن همان امام معصوم است.

حال اگرکسی ادعا کند مهدی موعود (عج) هنوز متولد نشده اند چاره ای ندارد جز آنکه این نزول ملائکه را انکار کند و هرکس نزول پیوسته فرشتگان و روح را در شب قدر بپذیرد ، ناگزیر باید ولی امر را هم بپذیرد وگرنه کافر به بعضی از آیات قرآن خواهد بود، که در آن صورت چنین کسی بنابر بیان خود قرآن کریم کافر واقعی است .

چنان که خداوند در آیات 150 و 151 سوره نساء می‌فرماید: إنّ الّذین یَکفرون بالله و رُسله و یُریدون ان یَفرّقوا بین الله و رُسله و یَقولون نُؤمن ببعض و نَکفر ببعض و یُریدون أن یتّخذوا بین ذلک سبیلاً  أولئک هُم الکافرون حقّاً و أعتدنا ِللکافرین عذاباً مُهینا؛ کسانی که به خدا و پیامبران خدا کافر شده‌اند و می‌خواهند بین خدا و رسولانش جدایی اندازند و می‌گویند به برخی ایمان می‌آوریم و به بعضی کافر می‌شویم و می‌خواهند در این میان ) بینابین) اتخاذ کنند، اینان حقا کافرند و ما برای کفرکیشان عذاب خوارکننده‌ای مهیا کرده‌ایم.

و می‌بینید که خداوند، کسانی را که پاره ‌ای از آیات خدا را بپذیرند و برخی را نپذیرند، کافر حقیقی می‌داند.

بنابراین مؤمن حقیقی کسی است که هم استمرار لیلةالقدر را تا قیامت پذیرا باشد و هم وجود حجت زمان و ولیّ امر، و امام معصومی که امر الهی را دریافت می‌کند و امین بر آن در جهت پاسداری، به ‌کار بستن و اداء باشد، قبول کند؛ یعنی همان بزرگواری که در زمان ما وجود مقدس بقیةالله الاعظم حضرت مهدی(عج) می‌باشد و به همین سبب پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله بنابر آنچه شیعه و سنی از آن حضرت نقل کرده‌اند، فرمودند:

من أنکر المهدی فقد کفر (1) ؛ کسی که وجود مهدی را انکار کند، کافر شده است

از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است، که به اصحابشان فرموده‌اند:به شب قدر ایمان بیاورید، زیرا آن شب برای علی بن ابی‌طالب علیه السلام و یازده نفر از فرزندان او پس از من خواهد بود.

و در کتب شیعه، از این قبیل احادیث فراوان است علی بن ابراهیم قمی در تفسیری درباره نزول فرشتگان و روح، در شب قدر می‌گوید:

فرشتگان و روح القدس، در شب قدر، بر امام زمان(عج) نازل می‌شوند و آنچه را از مقدرات سالانه بشر، نوشته‌اند، به او تقدیم می‌دارند.

و همین محدث مورد وثوق از حضرت امام باقر علیه السلام نقل کرده، که وقتی از حضرتش پرسیدند: آیا شما می‌دانید که لیلة القدر کدام شب است؟ حضرت فرمودند:چگونه ندانیم، و حال آن‌که در شب قدر فرشتگان بر گِرد ما طواف می‌کنند. (2).

از آنچه که نگارش یافت، استفاده می‌شود که شب قدر تا قیامت باقی است و در هر شب قدر هم ولی امر و صاحب امری هست که آن امر را دریافت دارد، که در زمان ما صاحب آن امر صاحب بزرگوار ما حضرت حجة‌ بن الحسن المهدی، ارواحنا فداه است
پی‌نوشت‌ها:

1- علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج 51، ص 51 / منتخب الاثر، فصل 10، ب 1، جز 1، ص 492-.

2- امراء هستی، ص 190/ تفسیر القمی، ص 731/ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 97، ص 14، جز 23.

 



ساعت 6:38 صبح روز پنج شنبه 86 آذر 15

حاجی متن سال گذشته را با عنوان نشانی خیابان شهدا در سایتش گذاشته متنی که دغدغه تمام کسانی است که هنوز
 به درد بی دردی مبتلا نشده اند حداقل کارشان این است که درد را می بینند آن را انعکاس می دهند تا شاید تلنگری ،توجهی در خواننده ای مثل من ایجاد شود . نه از آن جهت که دیگران واقعیات امروز جامعه را نمی بینند
نه ، به دلیل آنکه دیدن خیلی ها همراه است با آفت عادی شدن و عادی بودن، آفتی که حساسیت را نسبت به رنگ باختن بسیاری از ارزشها از بین برده است و جامعه بدون حساسیت  یا مرده یا در حال جان کندن است.در شهرها به نسبت کوچک بودن یا کلان شهر بودن آن شاهد رفتارهای مخالف ارزشهای اسلامی هستیم اما مگر نه اینکه رفتارهای ما از اعتقادات هایمان سرچشمه می گیرند اعتقاداتی که جدای از تلاش خود فرد برای کسب شناخت و معرفت نسبت به آنها و تثبیت شان در وجود خویش بستگی به عوامل دیگری نیز دارد عواملی از قبیل نحوه آموزش و تربیت خانواده که این آموزه ها چقدر با فرهنگ اسلامی مطابقت دارد ؟ و آیا اصولا مطابقت دارد یا نه؟ ، رفتار والدین با هم ، با دیگران ،در تضاد بودن آنچه در جامعه ای که بعضی ها این اعتقادات لعاب جسم و تنشان است با آنچه این نوجوان این جوان به عنوان ارزشهای اسلامی در مدرسه و دبیرستان و دانشگاه آموخته است.
حدود 2 سال پیش رهبر معظم انقلاب در دیدار با مسوولان وزارت ارشاد و اصحاب فرهنگ طرح مهندسی فرهنگی را اارائه دادند طرحی که گمان می رفت این اصحاب با کارهای کارشناسی خویش آن را ساخته و پرداخته و حداقل شیوه های جدیدی برای انتقال ارزشها و باورها با زبانی نو برای جوانان ،روشهای نوین مدیریت فرهنگی ، طرحهایی برای بخشیدن فضای معنوی بیشتر به جامعه ، باز تعریف مسائلی مثل زیبایی ،عشق ،لذت ،مد و... از منظر دین بخصوص برای جوانان که بیشتر درگیر آن هستند ؛ ارائه کنند که متاسفانه چنین که نشد هیچ کار به جایی رسید که رهبر عزیزمان فرمودند : بخش فرهنگ مظلوم مانده است  .
چند روز پیش میلاد حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیه و الثنا بود ، برنامه ای با عنوان رضای رضوان از شبکه های مختلف سیما پخش شد برنامه ای به کارگردانی آقای مجید مجیدی ضبط شده در سال 84 که در بخشی از آن تماسهای تلفنی که از گوشه و کنار ایران به حرم مطهر برقرار می شد را نشان می داد و صدای زنها و مردانی که با اشک و حسی سرشار از محبت و علاقه از خدام می خواستند گوشی را به سمت حرم بگیرند و با آقای خویش نجوا کنند ، به این فکر می کردم با این علاقه فطری ایرانیان شیعه به اهل بیت علیهم السلام چرا از این پتانسیل برای پیشبرد اهداف طرح مهندسی فرهنگی استفاده نمی کنیم ؟ چرا به طور مقطعی در ایام ولادت ائمه اطهار علیهم السلام یا در ایام شهادتشان رنگ و بوی جامعه کمی بیشتر معنوی میشود؟ چرا فقط در محرم وصفر چرا فقط در نیمه شعبان؟ چرا باید چنین باشد؟به خیلی وبلاگ در ایام ولادت سر زدم خیلی ها تبریک گفته بودند ، از فضایل زیارت حضرت رضا علیه السلام نوشته بودند ، اما براستی باید زمانی تبریک گفت که رفتارهایمان ، تعاملاتمان در جامعه بوی امام رضا (ع) بدهد ، بوی امام زمان(عج) و بوی امام حسین (ع) بدهد   

محسن داستان واقعی حاجی سالم مانده و به همین دلیل احساس می کند چقدر هواى این‏جا آلوده است . چقدر تهوع آور است ، او حساسیت خویش را هنوز حفظ کرده ... اما یک رفتار محسن را نپسندیدم او منفعلانه رفتار می کند ( در اینجا نمی خواهم به شرایط امر به معروف بپردازم) لیکن درک کردن مشکل و درد به تنهای سودمند نیست باید تذکر داد باید اعتراض کرد که البته شیوه آن نیز باید کارشناسی شده باشد. مهم ترین کاری که باید صورت بگیرد این است که حساسیت زایی در تک تک افراد جامعه ایجاد شود وظیفه ای که بر عهده فرد فرد ماست و همه ما مسوولیم می توان با ایجاد گروهای خودجوش فرهنگی مردمی در مساجد و حسینیه ها و تکایا از خانواده ، اقوام ، دوستان ، ساکنین کوی و محله شروع کرد و با رفتار مطابق با ارزشهای اسلامی تاثیر گذاشت و در مرحله بعد حساسیت زایی کرد آری تا حساسیت به این هوای آلوده ایجاد نشود نیازی به درمان پیش نمی آید


طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق لیک

چو درد در تو نبیند که را دوا بکند
http://www.hajhamid.com/archives/001052.php



ساعت 9:22 صبح روز سه شنبه 86 آذر 6

در حالیکه 1 سال از نوشتن حرفهای خودمانی در بلاگفا می گذشت و قرار بود یک پست

 به همین مناسبت بگذارم اما به دلایلی مجبور به اسباب کشی شدم فعلا هم شدم همسایه پارسی بلاگها

برای انتخاب اسم وبلاگ جدید تفالی زدم به حافظ عزیز غزلی که آمد مطلعش این بود:


خیز و در کاسه زر آب طربناک انداز

پیشتر زانکه شود کاسه سر خاک انداز

عاقبت منزل ما وادی خاموشان ست

حالیا غلغله در گنبد افلاک انداز

 

 

خوب هنوز اسباب کشی مانده ! منم سر کارم و مطلب اول خلاصه شد. 



ساعت 4:46 عصر روز دوشنبه 86 آذر 5

<   <<   6   7   8