• وبلاگ : گنبد افلاك
  • يادداشت : حضرت عباس (ع) حتي به فكر نوشيدن آب هم نبودند ...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 37 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2   3      >
     

    سلام بر حسين و يارن با وفايش بويژه حضرت ابوالفضل العباس www.parsbarg.com www.Moezi.ir

    سلام به وبلاگتان سرزديم و به يادگار شعري برايتان گذاشتيم
    سرسبزترين بهار
    شن بود و باد، قافله بود و غبار بود
    آن سوي دشت، حادثه، چشم‌انتظار بود
    فرصت نداشت جامة نيلي به تن كند
    خورشيد، سر برهنه، لب كوهسار بود
    گويي به پيشواز نزول فرشته‌ها
    صحرا پر از ستارة دنباله‌دار بود
    مي‌سوخت در كوير، عطشناك و روزه‌دار
    نخلي كه از رسول خدا، يادگار بود
    نخلي كه از ميان هزاران هزار فصل
    شيواترين مقدمة نوبهار بود
    شن بود و باد، نخلِ شقايق‌تبار عشق
    تنديسِ واژگون شده‌اي در غبار بود
    مي‌آمد از غبار، غم‌آلود و شرمسار
    آشفته يال، و شيهه‌زن و بي‌قرار بود
    بيرون دويده دختر زهرا ز خميه‌ها
    برگشته بود اسب، ولي بي‌سوار بود!
    شاعر: سعيد بيابانكي


    باسلام

    ايام سوگواري سيد و سالار شهيدان، امام حسين(ع) را تسليت عرض مي نمايم.

    عرش يك ذره ز خاك قدم عباس است

    بخدا خيل ملائك حَشَم عباس است

    شيعه از كينه دشمن نهراسد هرگز

    دين ما تحت لواي علم عباس است

    در صف حشر علمدار شفاعت زهراست

    علم فاطمه دست قلم عباس است

    نام معشوق مبر نزد من از عشق مگو

    عشق ديريست كه در پيچ و خم عباس است

    التماس دعا

    سلام

    آري از خداوند ادب هرگونه فراموشي ادب دور است .

    التماس دعا

    سلام خدمت شما برادر خوبم

    شما گرد و خاک نکن!! چشم! الآن ميرم اونها رو هم ميبينم و جواب ميدم.

    اما فعلا عرض شود که شما رو به يک حرکت وبلاگي دعوت کردم. خوشحال ميشم اين دعوت رو لبيک بگيد.

    اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْياىَ مَحْيا مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

    يا علي

    ما هم زهير هستيم!

    بنام خدا
    با سلام
    ممنون كه سر زديد .
    از اينكه دير خدمت مي رسم ببخشيد اين ايام شديداً مشغله كاري دارم و البته تا پايان سال هم ادامه دارد .
    مثل هميشه از مطالب زيباي شما استفاده بردم .
    موفق باشيد .
    التماس دعا
    بنام خدا
    با سلام
    ممنون كه سر زديد .
    از اينكه دير خدمت مي رسم ببخشيد اين ايام شديداً مشغله كاري دارم و البته تا پايان سال هم ادامه دارد .
    مثل هميشه از مطالب زيباي شما استفاده بردم .
    موفق باشيد .
    التماس دعا

    سلام

    عزاداري هاتون مقبول

    هرچي از ادب عباس ابن علي (ع) بگيم ،كمِ ...

    دعا بفرماييد

    سلام برادر

    هم وبلاگ جذاب و مفيدي داريد و هم ظاهراً برعكس اين جانب تعامل خوبي با ديگر وبلاگ نويسان داريد.

    موفق و مويد باشيد و دعا بفرماييد.

    سلام امير عزيز
    عظم الله اجورکم و اجورنا بصابنا بالحسين عليه السلام

    خيلي ممنونم از حضور بسيار ارزشمندتون و اون مطالب زيبايي كه در كامنت ها نوشتيد

    دعاگوتون بودم در اين ايام و بيادتون

    دوستان من!تشنگان امروز را چگونه سيراب مي کنيد؟؟؟؟؟آنها که حسين را به ياري مي طلبند ،ياري مي کنيد؟؟؟!!!

    اين لينک رو ببينيد تا بهتر متوجه بشيد

    http://a3moone-ab.blogfa.com/

    دلم كاش با عشق خوكرده بود

    مرا صاحب آبرو كرده بود.....

    شكست

    قلبي كه نبايد ميشكست

    تكه هاي آن برزمين مانده

    دستي نياز است براي التيام

    اگر مرد راهيد

    بسم الله

    سلام ممنون از مطالب خوبتون

    مرحوم کافي از مرحوم شوشتري نقل مي کند : مي دانيد چرا حضرت عباس را باب الحوائج مي گويند زيرا همه شهداي کربلا بعد از به شهادت رسيدن از دست رسول خدا سيراب شدند اما وقتي پيامبر به بالين حضرت عباس آمد ايشان آب ننوشيدند وقتي پيامبر علت را سوال كردند حضرت عباس فرمود مگر صداي العطش بچه ها مي گذارد آب بنوشم (نغمه هاي از بلبل بوستان حضرت مهدي ص264.)

    التماس دعا

    عرض سلام خدمت برادر بزرگوارم

    تحليل زيبايي بود اما تا جايي که نقل شده حتي اسب حضرت نيز از نوشيدن آب خودداري نمودند.

    باطن آسمان و زمين و سنگها و جمادات در آن روز خون گريستند و اين جاي تعجب نيست که يک اسب نيز از خوردن آب پيش از قلب عالم امکان امتناع کند!

    وَ صَليَ اَللهُ عَلَي الْباكِينَ عَلَي الْحُسَين(عليه السلام)

    يا علي

    آيت الله مجتهدي (يا ليتنا کنا معک)!

    با سلام و احترام خدمت شما برادر بزرگوار :

    تو با تنهاييت از خود فرا رفتي به تنهايي

    ولي در خود فرو مانديم ما جمع تماشايي

    تو در اندازه هاي ناگزير ما نمي گنجي

    تو را هم با تو مي سنجيم در عزم و شکيبايي

    از اول، آخر کرب و بلايت را چنين ديدم

    تو و هفت آسمان غربت، تو و يک دشت تنهايي

    نواي گريه باران در اين شب هاي بي پايان

    به سوي توست با ما عاشقان گرم هم آوايي

    از آن روزي که خونت بر زمين باريده، گرديده

    تمام خاک لبريز از شقايق هاي صحرايي

    کسي مثل تو ، لفظ عشق را معنا نخواهدکرد

    کسي مثل تو، مثل تو، به اين ايجاز و شيوايي

    زلالي هاي ياران تو را تصوير از اين بهتر

    که جان دادند در اوج عطش دل هاي دريايي

    به جان تو، که از تو، غير تو، هرگز نخواهم خواست

    ولي دستي تهي دارم مگر بر من ببخشايي

    يا حق .........

       1   2   3      >