• وبلاگ : گنبد افلاك
  • يادداشت : استحاله اي خاموش ، خطر فراسوي انقلاب 1
  • نظرات : 2 خصوصي ، 22 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام

    خسته نباشيد

    ببخشيد

    راستش خود من هم در ماه مبارک به علت بيماري نتوانستم خيلي به روز باشم

    به مطالب شما را هم سر مي زنم هر چند كه معمولا فرصت نمي كنم نظر بدهم.

    هر چند كه مخاطب عام معمولا حوصله نمي كند مطالب تحليلي و طولاني را پيگيري كند

    اما از يك سو به نظر ميرسد بلاگران مذهبي كم كم دارند از آن عام نويسي فاصله گرفته و به مسائل تخصصي و تحليلي و محتوايي مي پردازند امري كه مي تواند به توليد محتوا ارزشي كمك فراوان كند و شايد بلاگر ها ارزشي موظفند هم نقش بلاگري خود را ادا كنند و هم جاي سايت ها و منابع توليد فكر

    كه اين از سويي خوب و از سويي خوب نيست.

    از اين بابت كه بخشي از مخاطب عام را از دست مي دهيم. مخاطبان كه مي توان بر آنها تاثير گذاشت

    يكي از نكاتي كه برادرم ( http://maktabkhone.wordpress.com/ )هميشه به من تذكر مي دهد همين خاص نويسي و گاهي ديالوگ مطالب از سمت وبلاگ نويسي به سمت سايتي و كلاسيك سوق يافته.

    نمي دانم نظر شما چيست؟

    خاص نويسي ولي مخاطب كمتر در عين حال كيفي تر

    يا عام نويسي و مخاطب بيشتر در عين حال كاستن از مطالب تحليلي

    و يا .....

    نمي دانم خوشحال مي شوم نظر شما را هم بدانم

    موفق باشيد

    ممنون كه به ما سر مي زنيد.

    پاسخ

    برادر بزرگوارم جناب آقاي مهندس حق وردي خوشحالم از اينکه سوال مهمي را مطرح کرديد که هر بلاگري قبل از ايجاد وبلاگ خود و در زمان نوشتن و پرداختن به مطالب و سوژه هاي وبلاگش بايد به آن انديشيده باشد ، براستي (پوپوليسم) عوام نويسي وبلاگي يا تخصصي نويسي وبلاگي کداميک و چرا؟ براي پاسخ به اين مهم ، بايد سوالاتي ديگر را مطرح نمود و جواب داد : آيا وبلاگ مي تواند رسانه باشد؟ علت توجه ويژه به مقوله وبلاگ و وبلاگ نويسي چيست؟ حرف زدن و امکان ابراز عقيده شخصي؟اصالت با وبلاگ است يا وبلاگ نويس؟ يا با محتوا و انديشه اي که در قالب مکتوب ارائه مي شود ؟ آن چه وبلاگ نويسي را مهم و ارزشمند مي کند ارزش و تقدس قلم و انديشه است. همه ما حرف مي زنيم و اين حرف زدنها معمولا معطوف به مسائل روزمره است ،همه ما فکر مي کنيم و اين فکر کردن معمولا معطوف به چاره جويي براي مسائل و مشکلات روزمره زندگي است دغدغه خرج و برج و ... اما همه ما نمي نويسيم يعني آنچه مي انديشيم و به نظرمان اهميت دارد بر روي کاغذ مکتوب نمي کنيم. براي همين حرف زدنمان و فکر کردنمان در همان حد سحطي خودش باقي مي ماند. نوشتن آدم را مجبور به فکر کردن مي کند و آرام آرام دقت و بصيرت فرد را بالا مي برد. عادت به نوشتن عادت به خواندن را هم به همراه مي آورد و بالا رفتن سطح اطلاعات فرد، احتمال دست يافتن به مفاهيم سطح بالاتر را زياد مي کند. آدم هايي که فبل از بوجود آمدن اين پديده رابطه اي با کاغذ و قلم نداشتند براي ابراز وجود و نشان دادن خودشان هم که شده مجبور به نوشتن شدند. اين نوشتن از همه ي چيزهايي شروع شد که در اطرافشان مي گذشت و بعد از گذشت چند ماه همگي دريافتند که چقدر فکر نمي کنند! تب هجوم به سمت اين ابزار و بعد تعطيلي تعداد زيادي از اين صفحات ، شکست خوردن آن هايي را نشان مي دهد که نتوانستند فکر کردن بياموزند. آن هايي که ماندند کم کم آموختند که حلقه گم شده حرف زدن و فکر کردنشان «نوشتن» است. علت توجه ويژه به مقوله وبلاگ و وبلاگ نويسي يقينا فقط «نوشتن» است و نوشتن يعني آماده و عرضه کردن محصول فکري خود براي ديگران در قالبي که بتواند مفهوم را منتقل کند به صورت مکتوب. در پوپوليسم وبلاگي نويسنده براي جلب نظر خواننده هايش ( افزايش ميزان کامنت گذاران ) و همچنين براي افزايش آمار وبلاگش و متعاقبا مشهور شدن بلاگش رو به سمت مسائل جذاب عامه پسند مي آورد و در تيترها و نوشته هايش و در درج تصاوير در بلاگش بيشتر عوام گرا ميشود تا نخبه گرا ! براي همين بيشتر وبلاگها احساسي هستند يا از سوز عشق و جفاي معشوق مي نويسد همراه با عکس قلب شکسته يا لينک دانلود فلان ترانه پاپ يا عکس هنرپيشه باليوود و هاليوود را مي گذارد در برابر تخصصي نويسي که در آن نويسنده با توجه به توانايي شخصي اش در يک حيطه تخصصي، سعي بر توليد محتواي مفيد و کارامد ميکند، اين کارامدي مطلب خود چند شاخص دارد، ازجمله رعايت استاندارد هاي نويسندگي، رعايت بي طرفي، ذکر منابع و ماخذ مطلب، روان بودن مطلب، علمي و تخصصي بودن مطلب و پارسي نويسي بجا و درست مطلب و … ميتواند شامل حوزه هاي مختلف اعم ازمذهبي _فرهنگي، آي تي، پزشکي، سياسي،علوم تربيتي ، جامعه شناسي ، اقتصادي، خاطره نويسي، داستان نويسي، طنز نويسي، ميني مال و …… شود که يا فرد در اين حوزه ها تحصيلات آکادميک داشته يا با داشتن اين تحصيلات در رشته هاي ديگر در اين حوزه ها مطالعات مستمر و تحقيق داشته و استعداد نويسندگي خود را در جهت توليد فکر و انديشه به کار مي گيرد و نگاه رسانه اي به وبلاگ دارد. اما به شخصه اعتقاد دارم حد بينابيني را نيز مي توان انتخاب کرد يعني بدون نظر پوپوليستي مطلبي غيرتخصصي هم نوشت و مطلبي شخصي نيز در وبلاگ قرار داد مثلا يه سياسي نويس در مناسبت هاي مذهبي - ملي نيز مي تواند مطلبي بر خلاف خط مشي وبلاگ خويش بنويسد و البته دراين باره مطلب و نظر طولاني است