• وبلاگ : گنبد افلاك
  • يادداشت : اثبات ولادت و امامت امام زمان (روحي فداه) از طريق قرآن
  • نظرات : 1 خصوصي ، 27 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    با سلام

    ممنون از حظورتون و نظرتون

    انتظار ما از دين، انتظار مااز موعود، بايد جايش را با اضطرار ما به دين و احتياج ما به دين و احتياج ما به موعود، عوض كند. آن موقع به همان اندازه كه به دين محتاجيم، به رسول محتاجيم و به امام محتاجيم؛ به موعود، به منتظر، به كسى محتاجيم كه همه‏ى دين را در دل خودش، در وجود خودش دارد، در زندگى خودش دارد، با آن زندگى كرده و در برنامه‏ى خودش دارد و مى‏خواهد تحققش هم بدهد اينكه ما مى‏گوييم: خودم اين كار را مى‏كنم. مخصوصاً در دوره‏اى كه آدمى به قدرت‏هاى خودش نزديك شده و بن‏بست‏ها و شكست‏ها را هنوز احساس نكرده است. دورى راه و سختى راه را هنوز باور نكرده، احساس مى‏كند كه مقدار تجربه‏اش، مقدار عملش، مقدار عقل و عرفانش در اين دنيا كفايت مى‏كند.

    يك نكته‏ى خيلى لطيف هم‏اينجاست كه ما با اين نگرش، دين را، كه طبيعتاً حافظ دين و امام را با خودش دارد، نه يك راه، بلكه تنها راه مى‏دانيم. خيلى فرق مى‏كند كه ما بگوييم دين در مجموعه‏ى راه‏هايى كه آدمى در پيش دارد يك راه است. حرفى كه آريان‏پور در جامعه شناسى خودش مطرح مى‏كرد، كه آنچه كه دين مى‏خواهد به ما بدهد ما مى‏توانيم به كمك علم، فلسفه، هنر، و ناسيوناليزم تأمين كنيم. يعنى مجموعه‏ى دستاورد دين را مى‏توانيم از اين مجموعه به دست بياوريم. نتيجتاً دين اگر هم راهى باشد، تنها راه نيست. در حاليكه با اين نگاه مى‏بينيم كه دين، تنها راه است! چون مجموعه‏ى امكانات بالفعل و بالقوه‏ى آدمى تكافوى اين استمرار، اين ارتباطهاى پيچيده و اين دنياهاى محتمل و مظنون و متيقن را نمى‏كند

    گه گه به دعايي يادي